اگر سرداران رشید ایرانی، مجاهدانه در کسوت مستشار وارد سوریه و عراق شدند و پیروزیهای ارزندهای را نصیب جبهه مقاومت و ج. ا. ایران کردند، اما فرماندهان اقتصادی در جنگ اقتصادی یا خیلی خوشبینانه رقابت اقتصادی عملکرد قابل قبولی نداشتند.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان پرچمدار مقاومت نقش تعیین کننده ای در تحولات اخیر منطقه داشته است ولی در قیاس با عملکرد مستشاران نظامی در سوریه و عراق که بسیار موفق نیز بودند،در عرصه فتح بازارهای اقتصادی به مدد دیپلماسی اقتصادی،وزارت صنعت،معدن و تجارت و وزارت امورخارجه در حد کافی و وافی موفق نبوده است.
رقبای منطقه ای ایران اگر چه در مقطع فعلی،به نسبت ایران نقش ناچیزی در پیروزی جبهه مقاومت داشته اند اما با هوشیاری سیاسی و با پیشنهادهای متنوع اقتصادی بازارهای سوریه و عراق را فتح کرده اند و کالاهای خود را در شهرهای حمص،حلب و دمشق به فروش می رسانند؛این در حالی است که تا چندی پیش مستشاران ایرانی با همان گروه های تروریستی می جنگیدند که مورد حمایت ترکیه،قطر و عربستان بودند اما بلافاصله بعد از اینکه در نبرد نظامی زمین گیر شدند با سیاست ورزی و بسته های جذاب و متنوع اقتصادی در کورس رقابت اقتصادی،گوی سبقت را از فرماندهان اقتصادی دولت اعتدال ربودند.به عبارتی اگر چه کشورهای ترکیه و عربستان،قطر و امارات که طرفدار پروپاقرص اسقاط دولت بشار اسد بودند و در رویارویی نظامی مغلوب چیرگی و رشادت سرداران ایرانی شدند،اما با سیلی از میدان به در نشدند و بخت خود را برای پیروزی در عرصه اقتصادی آزمودند که البته تا حدودی موفق هم بوده اند.
در بدنه دولت انگیزه و اهتمام جدی برای بهره برداری از ظرفیت بالقوه اقتصادی در سوریه و عراق که به مدد مجاهدت مستشاران نظامی ایران به دست آمده ،دیده نمی شود.اگر چه سال گذشته با هدف جهت دهی به دیپلماسی اقتصادی،معاونت اقتصادی در وزارت خارجه تأسیس شد ولی تا کنون بازخورد مثبتی از این معاونت نه دیده شده و نه به گوش رسیده است.تا جایی که سید کمال خزاری، رئیس شورای راهبردی سیاست خارجی در مورد ضعف دستگاه دیپلماسی در بهرهبرداری از پیروزیهای ایران در سوریه و عراق در سومین کنفرانس امنیتی تهران گفت:« «به نظر میرسد ما هنوز نتوانستهایم از پیروزی جبهه مقاومت در صحنه سیاسی استفاده کنیم. اگر بخواهیم در صحنه ثباتسازی در منطقه تاثیرگذار باشیم نیاز به تحرک بیشتری در صحنه سیاسی داریم.»
برای درک عینی انفعال وزارت خانه های ذی ربط در مورد عدم استفاده از ظرفیت کشورهای مذکور،لازم است نگاهی به تبادلات تجاری ایران با سوریه بیندازیم تا مشخص شود دیپلماسی اقتصادی چه عملکردی داشته است؟
بررسی دادههای آماری گمرک ایران نشان میدهد میزان صادرات غیرنفتی ایران به سوریه طی 10 سال اخیر روند نزولی طی کرده و از 377 میلیون دلار در سال 88 به 172 میلیون دلار در سال 96 رسیده است. در 6 ماهه نخست سال 97 این میزان به 92میلیون دلار رسیده که حتی نسبت به نیمه اول سال 96 نیز کاهش 29 درصدی را نشان میدهد.این در حالی است که ترکیه که از بدو بحران سوریه،حامی گروه های تروریستی و از مخالفان بشار اسد بود.حالا با صادرات بیش از 1.3 میلیارد دلاری خود،در سال 2017 رتبه اول را در بین کشورهای صادرکننده کالا به سوریه به خود اختصاص داده است.
بنابراین،اگر سرداران رشید ایرانی،مجاهدانه در کسوت مستشار وارد سوریه و عراق شدند و پیروزی های ارزنده ای را نصیب جبهه مقاومت و ج.ا.ایران کردند،اما فرماندهان اقتصادی در جنگ اقتصادی یا خیلی خوشبینانه رقابت اقتصادی عملکرد قابل قبولی نداشتند.نگاهی به آمار تعاملات اقتصادی کشورهای حامی(جمهوری اسلامی ایران) و دشمن(برای مثال ترکیه)با دولت سوریه نشان می دهد که در میدان اقتصادی توفیق چندانی نداشته ایم.محدود کردن دیپلماسی به چند کشور اروپایی باعث غفلت از بازار کشورهای همسایه بخصوص سوریه، و از دست رفتن منافع اقتصادی شده است. ظرفیتهای اقتصادی 2 کشور ایران و سوریه نشان می دهد که ظرفیت تعاملات آنها می تواند حتی به رقم 2.5 میلیارد دلار در سال نیز افزایش یابد.
ارسال نظرات